چرا حذف دامنه نوسان، به سود بازار سرمایه است؟

به گزارش پایگاه خبری سرمایه و بورس، در سال‌های اخیر موضوع اثربخشی دامنه نوسان قیمت در بازارهای مالی به یکی از بحث‌های داغ میان فعالان اقتصادی، نهادهای نظارتی و سیاست‌گذاران بورسی تبدیل شده است. اگرچه این ابزار با هدف کاهش هیجانات بازار و جلوگیری از نوسانات شدید قیمتی طراحی شده، اما شواهد و مطالعات بین‌المللی نشان می‌دهد که در عمل، نقش بازدارنده نداشته و حتی ممکن است باعث تشدید نوسانات و اختلال در کشف قیمت شود.

وقتی ابزار مهار نوسان، خود عامل نوسان می‌شود

بر اساس گزارش اخیر فدراسیون جهانی بورس‌ها (WFE) با عنوان «Circuit Breakers and Market Quality»، محدودیت‌های نوسان قیمتی در بازارهایی مانند ایالات متحده نه‌تنها از رفتار هیجانی معامله‌گران جلوگیری نکرده‌اند، بلکه در بسیاری از مواقع، به افزایش رفتارهای تهاجمی و غیرمنطقی منجر شده‌اند. پدیده‌ای که در این گزارش با عنوان «اثر آهن‌ربایی» یا Magnet Effect شناخته می‌شود، زمانی رخ می‌دهد که معامله‌گران به‌دلیل نزدیک شدن قیمت به سقف یا کف مجاز، دست به خرید یا فروش افراطی می‌زنند و این رفتار خود بازار را به سمت همان مرزها سوق می‌دهد.

اختلال در کشف قیمت؛ مهم‌ترین آسیب دامنه نوسان

یکی از نتایج مستقیم اعمال محدودیت در نوسان قیمت، وقفه در روند طبیعی کشف قیمت است. در یک بازار کارآمد، قیمت‌ها باید به‌طور پیوسته و براساس اطلاعات جدید تغییر کنند. اما دامنه نوسان با ایجاد سقف و کف مصنوعی، مانع از این واکنش سریع می‌شود و باعث تأخیر در رسیدن به قیمت واقعی می‌گردد. این موضوع به‌ویژه برای سرمایه‌گذاران حرفه‌ای که بر واکنش به داده‌های لحظه‌ای متکی هستند، دردسرساز است.

تبعیض ساختاری علیه شرکت‌های کوچک

گزارش فدراسیون جهانی بورس‌ها با تکیه بر داده‌های تجربی، نشان می‌دهد که ابزارهایی مانند دامنه نوسان تأثیر یکسانی بر همه شرکت‌ها ندارند. شرکت‌های کوچک‌تر که از نقدشوندگی پایین‌تری برخوردارند، به‌مراتب بیشتر از این محدودیت‌ها آسیب می‌بینند. در نتیجه، منابع سرمایه به سمت شرکت‌های بزرگ‌تر هدایت می‌شود و این روند موجب نوعی تبعیض ساختاری در بازار می‌شود؛ در حالی که هدف اولیه چنین ابزارهایی، ایجاد عدالت و پایداری بوده است.

شاخص کل بالا رفت، ولی بورس جان ندارد!

شاخص کل بورس زیر ذره‌بین؛ تاب‌آوری یا وابستگی صنایع در بحران

رفتار بازار در بحران‌ها؛ وقتی محدودیت نتیجه معکوس دارد

تحلیل رفتار بازار در بحران‌هایی مانند همه‌گیری کرونا در مارس ۲۰۲۰ و بحران مالی ۲۰۰۸ نشان می‌دهد که توقف معاملات یا محدود کردن نوسانات نه‌تنها مانع ریزش بازار نشده، بلکه فشار فروش انباشته‌شده در زمان توقف معاملات باعث ایجاد شکاف‌های قیمتی شدید پس از بازگشایی شده است. به عبارتی، مداخله مصنوعی بدون ورود اطلاعات جدید، فقط بحران را به تعویق می‌اندازد، نه حل می‌کند.

نوسانات کنترل‌نشده در سایه «امنیت مصنوعی»

از منظر روان‌شناختی نیز دامنه نوسان باعث ایجاد نگرانی و بی‌اعتمادی در معامله‌گران می‌شود. در حالی که هدف آن ایجاد ثبات است، نتیجه آن در عمل، تشدید رفتارهای گله‌ای و تصمیمات احساسی است. این تناقض عملکردی، نشانه‌ای واضح از ناکارآمدی این ابزار در ساختار بازارهای مدرن است.

زمان عبور از دامنه نوسان فرا رسیده است

مطابق با یافته‌های گزارش WFE، ادامه استفاده از دامنه نوسان نه‌تنها مزیتی برای بازار ندارد، بلکه می‌تواند به عاملی بازدارنده برای رشد، کشف قیمت واقعی و افزایش اعتماد سرمایه‌گذاران تبدیل شود. در دنیای مالی امروز که شفافیت، سرعت و انعطاف‌پذیری سه اصل بنیادین هستند، وجود محدودیت‌های قیمتی تنها به انحراف بازار و تصمیم‌گیری‌های غیرمنطقی منجر می‌شود. از این رو، لازم است نهادهای ناظر به بازنگری جدی در استفاده از این ابزار بپردازند و به‌جای آن، مسیر اصلاحات ساختاری مبتنی بر داده و منطق اقتصادی را در پیش بگیرند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *