فقر مهارتی؛ مانع اصلی توسعه صنعت ایران

فارغالتحصیلان ایرانی از نظر دانش نظری در سطح مطلوب قرار دارند، اما فقدان دورههای کاربردی در مدارس و دانشگاهها موجب شده بخش قابلتوجهی از نیروی کار تازهوارد به صنعت، تجربه کافی برای مواجهه با چالشهای واقعی کارگاههای تولیدی نداشته باشند. این موضوع ضرورت آموزش عملی و حضور دانشجویان در محیط واقعی کار را بیش از پیش نشان میدهد.
به گزارش پایگاه خبری سرمایه و بورس، فارغالتحصیلان ایرانی از نظر دانش نظری در سطح مطلوب قرار دارند، اما فقدان دورههای کاربردی در مدارس و دانشگاهها موجب شده بخش قابلتوجهی از نیروی کار تازهوارد به صنعت، تجربه کافی برای مواجهه با چالشهای واقعی کارگاههای تولیدی نداشته باشند. این موضوع ضرورت آموزش عملی و حضور دانشجویان در محیط واقعی کار را بیش از پیش نشان میدهد.
فقر مهارت در صنعت
صنایع به عنوان موتور محرکه توسعه، نقش حیاتی در ایجاد ارزش افزوده و اشتغال ایفا میکنند. مدیریت صحیح واحدهای صنعتی کلید موفقیت این بنگاههاست و مدیران امروز نیازمند مهارتهای چندوجهی از برنامهریزی تولید و کنترل کیفیت تا مدیریت منابع انسانی، تامین مالی و بازاریابی تخصصی هستند. با وجود این، واقعیت میدان تولید در ایران با تصویر آرمانی مدیریت فاصله دارد؛ محدودیت فناوری، فرسودگی ماشینآلات، ضعف زیرساختها و فشارهای اقتصادی و تحریمها، قدرت مانور واحدهای تولیدی را کاهش داده است و شاید مهمترین مانع، کمبود نیروی انسانی متخصص باشد.
تجربه تاریخی؛ پیوند نظری و عملی
رضا نیازمند، معاون وزیر اقتصاد در دهه ۴۰، نمونهای موفق از تربیت صنعتی در ایران است. او تحصیلات خود را در هنرسرای عالی و دانشکده صنعتی ایران و آلمان آغاز کرد و نیمی از روز را در کارگاههای مجهز به سوهانکاری، جوشکاری و کار با ماشینآلات گذراند. موفقیتهای نیازمند در تاسیس کارخانههای ماشینسازی اراک و تبریز، حاصل ترکیبی از دانش روز جهان و مهارت بومی بود؛ رویکردی که آموزش نظری و عملی را در کنار هم قرار میداد.
الگوهای آموزشی؛ دوگانه و پودمانی
آموزشهای مهارتی در ایران حدود ۶۵ سال قدمت دارند و در طول تاریخ، دو مدل آموزشی وارد کشور شد: الگوی آلمانی دوگانه و مدل پودمانی انگلیسی و استرالیایی. مدل دوگانه شامل آموزش صنعتی و مراکز فنیوحرفهای است که صنعت در سه سطح مربیگری، تامین کالا و آموزش حین کار مشارکت دارد. مدل پودمانی نیز بر پایه نظام شایستگی و آموزش مهارتهای مرتبط بهصورت مجزا ساخته شده و فرد پس از فراگیری مهارتها میتواند وارد بازار کار شود.
مهارتآموزی در محیط واقعی
تمام دورههای سازمان فنی و حرفهای تلاش دارند آموزش در محیط واقعی کار و با مشارکت بهرهبردار نهایی ارائه شود. ترکیب آموزشی معمولاً ۶۰ تا ۷۰ درصد عملی و ۳۰ تا ۴۰ درصد نظری است و آموزشها باید مبتنی بر نیاز بازار کار باشند. با این حال، بیکاری بالای فارغالتحصیلان دانشگاهی، کاهش نیروی کار ماهر و کمبود دسترسی به فناوریهای پیچیده، نشاندهنده فقر مهارتی و ناهماهنگی نظام آموزشی با نیاز بازار است.
پل میان دانشگاه و بازار کار
نظام صلاحیت حرفهای (NQF) امکان ترکیب آموزش نظری و عملی را فراهم میکند. بخشی از آموزشها در مراکز آموزشی ارائه میشود و بخش دیگر عملی است که بهتر است توسط مراکز کسبوکار پیگیری شود. با این وجود، نرخ آموزشپذیران در ایران حدود ۴۲ درصد است که نسبت به میانگین جهانی حدود ۷۰ درصد، فاصله زیادی دارد. برنامه هفتم توسعه هدفگذاری کرده که سهم آموزشهای مهارتی در آموزش عالی به حدود ۴۰ درصد برسد.
مهارتهای نرم و منابع محدود
در کنار مهارتهای فنی، آموزش مهارتهای نرم مانند حسابداری پایه، اصول اقتصادی و ابزارهای حقوقی نیز در دستور کار قرار دارد. با این حال، منابع تسهیلات خوداشتغالی محدود بوده و تنها بخش کوچکی از متقاضیان قادر به استفاده از آن هستند.
مساله اصلی صنعت ایران نه کمبود مدارک، بلکه کمبود مهارت است. تجربه تاریخی کشور نشان میدهد موفقیت پایدار زمانی حاصل میشود که آموزش نظری و مهارت عملی با مشارکت واقعی صنعت در کنار هم پیش بروند. بازگشت به این منطق قدیمی و کارآمد، شامل آموزش مبتنی بر نیاز واقعی، یادگیری در محیط کار و پیوند مستمر میان دانشگاه، صنعت و مهارتآموزی، راه نجات صنعت ایران است.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.





ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0