بازار سرمایه در تلاقی سودمحوری و رشدمحوری

به گزارش پایگاه خبری سرمایه و بورس، در دورانی که بحران‌های اقتصادی، چالش‌های ژئوپلیتیک و تحولات فناورانه بنیان‌های سنتی بازارها را دستخوش تغییر کرده‌اند، بازار سرمایه ایران نیز در موقعیتی تعیین‌کننده قرار گرفته است. در چنین شرایطی، بازنگری در سیاستگذاری‌های این بازار به‌ویژه در حوزه صنایع راهبردی، نه فقط یک ضرورت اقتصادی بلکه یک الزام راهبردی برای آینده کشور محسوب می‌شود.

فشار ساختار سودمحور بر مسیر توسعه

پرسش اصلی این است که آیا بازار سرمایه باید همچنان بر سود تقسیمی متمرکز بماند یا به سمت رشد پایدار و خلق ارزش حرکت کند؟ تمرکز فعلی سرمایه‌گذاران بر سود نقدی، گرچه قابل درک است، اما همواره به نفع اقتصاد نیست. ساختاری که موجب تشویق این نوع رفتار شده، از عدم شفافیت، ضعف حاکمیت شرکتی و ریسک‌های فراگیر اقتصادی ناشی شده است. نتیجه آن، مطالبه بازدهی کوتاه‌مدت از سوی سهامداران است.

اما این رویکرد در صنایع حیاتی مانند نفت، گاز، پتروشیمی، فولاد و فناوری، پیامدهای منفی دارد. سود انباشته در این بخش‌ها، نقشی کلیدی در تأمین منابع مالی طرح‌های توسعه‌ای ایفا می‌کند. تجربه اقتصادهای پیشرفته نشان می‌دهد که بازدهی واقعی در بلندمدت و از مسیر رشد ارزش ذاتی شرکت‌ها حاصل می‌شود، نه تقسیم سود فوری.

وقتی سود نقدی بذر توسعه را می‌سوزاند

شرکت‌های بزرگ و موفق دنیا، در مقاطعی طولانی از پرداخت سود نقدی پرهیز کرده‌اند و به جای آن، از محل سود انباشته برای تحقیق و توسعه، نوآوری و سرمایه‌گذاری مجدد بهره برده‌اند. این اقدام، در نهایت منجر به افزایش قابل توجه ارزش شرکت و بازدهی بیشتر برای سهامداران شده است. در مقابل، تقسیم سود آنی شبیه به مصرف بذر برای رفع گرسنگی روز است؛ رفتاری که آینده را به خطر می‌اندازد.

بورس در دوره پزشکیان چه گلی به سر سهامداران زد؟

ایران خودرو تعطیل شد/ علت چیست؟

خروج سود نقدی از شرکت‌ها، صنایع را برای تأمین سرمایه در گردش به سمت نظام بانکی یا ابزارهای تأمین مالی پرهزینه سوق می‌دهد. از طرفی، این منابع نقدی معمولا به بازار سرمایه بازنمی‌گردند و وارد بازارهایی چون طلا، ارز و رمزارز می‌شوند؛ امری که نوسانات بیشتر در سایر بازارها را رقم می‌زند.

نقش سیاستگذار در تغییر نگاه بازار

دولت و سازمان بورس، فراتر از نقش تنظیم‌گری، باید به عنوان معماران فضای فکری بازار نیز ایفای نقش کنند. تغییر جهت بازار از سودمحوری به رشدمحوری صرفاً با بخشنامه و دستورالعمل میسر نیست؛ این تغییر نیازمند شفاف‌سازی، روایت‌سازی و الگوسازی است.

ارائه دقیق و به‌روز اطلاعات مالی شرکت‌ها، تسهیل دسترسی به داده‌های عملکردی، و آموزش عمومی سرمایه‌گذاران درباره مزایای رشد پایدار، از الزامات مهم این تحول است. سیاستگذار باید به زبان ساده نشان دهد که رأی ندادن به تقسیم سود و تخصیص آن به طرح‌های توسعه‌ای، به نفع مستقیم سهامدار تمام خواهد شد.

اصلاحات چهاربعدی برای گذار به بازار آینده‌نگر

برای تحقق این تحول، چهار محور کلیدی باید مورد توجه قرار گیرد:

  1. ارتقای شفافیت، بهبود حاکمیت شرکتی و افزایش استقلال مدیریتی از سهامداران عمده
  2. تقویت نقش نهادهای مالی حرفه‌ای، صندوق‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت و تحلیلگران مستقل
  3. تغییر ذهنیت کوتاه‌مدت با آموزش عمومی، الگوسازی موفق و روایت‌سازی رسانه‌ای
  4. طراحی ابزارهایی برای پاداش دادن به رفتارهای بلندمدت و صبورانه در بازار

از بازار سود به بازار توسعه

در شرایط اقتصادی کنونی، فاصله گرفتن از سودمحوری اقدامی شجاعانه است. سهامداران با ریسک‌های بیرونی متعددی مانند تحریم، تورم و سیاستگذاری‌های ناپایدار روبه‌رو هستند. با این حال، اگر قرار است بازار سرمایه نقش واقعی در توسعه ملی ایفا کند، باید به بستری برای سرمایه‌گذاری در آینده تبدیل شود، نه صرفاً محلی برای توزیع سود.

بازاری که تنها با هدف توزیع سود فعالیت می‌کند، توان خلق آینده را نخواهد داشت. سهامداری که تنها به سود نقدی می‌اندیشد، نقشی در ساختن آینده ایفا نمی‌کند. آینده‌سازی از مسیر سرمایه‌گذاری هوشمند و بلندمدت می‌گذرد. بازار سرمایه ایران، اگر بخواهد به موتور توسعه تبدیل شود، باید جسورانه از این گذار عبور کند؛ چرا که آینده، حاصل انتخاب‌های امروز است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *