تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۹
کد خبر : 15685

چرا ایرانیان رفاه کمتری از همسایگان خود تجربه می‌کنند؟

چرا ایرانیان رفاه کمتری از همسایگان خود تجربه می‌کنند؟

بررسی داده‌های تاریخی و شاخص‌های اقتصادی نشان می‌دهد که ایران باوجود برخورداری از منابع غنی و موقعیت ژئوپلیتیک ممتاز، طی دهه‌های اخیر در مقایسه با بسیاری از همسایگان خود در مسیر رفاهی رو به عقب حرکت کرده است.

به گزارش پایگاه خبری سرمایه و بورس، بررسی داده‌های تاریخی و شاخص‌های اقتصادی نشان می‌دهد که ایران باوجود برخورداری از منابع غنی و موقعیت ژئوپلیتیک ممتاز، طی دهه‌های اخیر در مقایسه با بسیاری از همسایگان خود در مسیر رفاهی رو به عقب حرکت کرده است. درحالی‌که کشورهایی مانند امارات، قطر و ترکیه با اتخاذ سیاست‌های توسعه‌گرا و پیوستن به اقتصاد جهانی توانسته‌اند درآمد سرانه شهروندانشان را به سطوح چشمگیری ارتقا دهند، ایران همچنان با چالش‌هایی ساختاری دست‌وپنجه نرم می‌کند که مانع دستیابی به رشد پایدار شده‌اند.

ایران و خط مبنای تاریخی رفاه در دهه ۱۹۷۰

در دهه ۱۹۷۰ میلادی، ایران از نظر تولید ناخالص داخلی سرانه (PPP) جایگاهی بالاتر از بسیاری از کشورهای منطقه و حتی برخی کشورهای اروپایی مانند اسپانیا داشت. اما انقلاب ۱۳۵۷، جنگ تحمیلی، سیاست‌های درون‌گرا و اقتصاد دولتی، مسیر ایران را از رقبای منطقه‌ای جدا کرد. از آن زمان به بعد، شکاف میان رفاه ایرانیان و همسایگانشان به‌طور پیوسته افزایش یافت.

شکاف امروز ایران با کشورهای منطقه

طبق داده‌های صندوق بین‌المللی پول در سال ۲۰۲۴، درآمد سرانه ایران بر اساس برابری قدرت خرید به حدود ۱۶,۲۲۴ دلار رسیده است. این رقم در مقایسه با امارات (۹۰ هزار دلار)، قطر (۱۳۰ هزار دلار) و عربستان (۶۸ هزار دلار) فاصله‌ای معنادار دارد. حتی کشورهایی چون آذربایجان و ارمنستان، که نقطه شروع ضعیف‌تری نسبت به ایران داشتند، توانسته‌اند خود را به سطحی نزدیک یا حتی بالاتر برسانند.

عوامل ساختاری عقب‌ماندگی ایران

تحلیل کارشناسان نشان می‌دهد که چهار عامل کلیدی در عقب‌ماندگی اقتصاد ایران نقش داشته‌اند:

  • نرخ پایین سرمایه‌گذاری: سقوط نرخ تشکیل سرمایه ثابت ناخالص باعث شده اقتصاد ایران حتی توان جبران استهلاک سرمایه‌های گذشته را نداشته باشد.

  • بهره‌وری منفی یا نزدیک به صفر: تخصیص غیربهینه منابع، سلطه بخش‌های شبه‌دولتی و نبود رقابت واقعی بهره‌وری را تضعیف کرده است.

  • تورم مزمن و بی‌ثباتی اقتصاد کلان: تورم پایدار به‌مثابه مالیات پنهان، قدرت خرید خانوارها را فرسایش داده و سرمایه‌گذاری بلندمدت را ناممکن ساخته است.

  • انزوای بین‌المللی و تحریم‌ها: قطع ارتباط با زنجیره‌های تأمین جهانی، مانع ورود فناوری و سرمایه خارجی به اقتصاد ایران شده است.

یارانه انرژی؛ رفاه موهوم یا مانع توسعه؟

یکی از بارزترین جلوه‌های سیاست‌های ناکارآمد اقتصادی ایران، یارانه پنهان انرژی است. دولت با فروش بنزین، گازوئیل، برق و گاز به قیمتی بسیار پایین‌تر از نرخ جهانی، عملاً سالانه بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار یارانه پنهان پرداخت می‌کند. این سیاست، هرچند در ظاهر از مصرف‌کننده حمایت می‌کند، اما سه پیامد ویرانگر دارد:

  1. تحریک مصرف بی‌رویه داخلی و ایجاد ناترازی انرژی که در تابستان‌ها به خاموشی و در زمستان‌ها به قطع گاز صنایع می‌انجامد.

  2. تشدید قاچاق سوخت به کشورهای همسایه به دلیل اختلاف فاحش قیمت داخلی و جهانی.

  3. توزیع ناعادلانه یارانه؛ به‌گونه‌ای که دهک‌های ثروتمند تا ۲۳ برابر فقرا از یارانه انرژی بهره‌مند می‌شوند.

راه خروج از تله انرژی

کارشناسان اقتصادی تأکید دارند که ادامه مسیر فعلی تنها بحران را به آینده موکول می‌کند. راهکار اصلی، آزادسازی تدریجی قیمت انرژی همراه با طراحی یک شبکه حمایت اجتماعی هدفمند است. منابع حاصل از این اصلاح می‌تواند هم به تقویت قدرت خرید اقشار ضعیف اختصاص یابد و هم صرف سرمایه‌گذاری فوری در زیرساخت‌های فرسوده انرژی شود.

جمع‌بندی

ایران در دهه‌های گذشته فرصت‌های مهمی را برای توسعه از دست داده و نتیجه آن، شکاف فزاینده سطح زندگی شهروندان با همسایگان موفق منطقه بوده است. سیاست‌های ناکارآمد، به‌ویژه در حوزه یارانه انرژی، نه‌تنها رفاه واقعی ایجاد نکرده، بلکه خود یکی از ریشه‌های اصلی عقب‌ماندگی اقتصادی شده است. اصلاح این چرخه معیوب، گرچه دشوار، اما برای بازگشت ایران به مسیر توسعه پایدار اجتناب‌ناپذیر است.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.