فاصله میان ارزش ذاتی و ارزش بازاری صنعت زغال سنگ ایران

صنعت زغال سنگ ایران با وجود سهم اندک در بورس، در زنجیره فولاد، برق و سیمان جایگاهی اساسی دارد. مجموع ارزش بازار پنج شرکت فعال این صنعت کمتر از 10 همت است؛ رقمی که با نقش راهبردی زغال سنگ در صنایع سنگین همخوانی ندارد. داده های مالی نشان می دهد این صنعت در برخی فصول عملکرد قابل قبولی داشته اما در 10 فصل اخیر، سودآوری تجمیعی منفی بوده و ظرفیت رشد آن بیش از میزان توجه بازار سرمایه است.
به گزارش پایگاه خبری سرمایه و بورس، صنعت زغال سنگ ایران با وجود سهم اندک در بورس، در زنجیره فولاد، برق و سیمان جایگاهی اساسی دارد. مجموع ارزش بازار پنج شرکت فعال این صنعت کمتر از 10 همت است؛ رقمی که با نقش راهبردی زغال سنگ در صنایع سنگین همخوانی ندارد. داده های مالی نشان می دهد این صنعت در برخی فصول عملکرد قابل قبولی داشته اما در 10 فصل اخیر، سودآوری تجمیعی منفی بوده و ظرفیت رشد آن بیش از میزان توجه بازار سرمایه است.
جایگاه زغال سنگ در اقتصاد جهانی
با وجود روند جهانی گذار به انرژی پاک، زغال سنگ همچنان از مهم ترین سوخت های مورد استفاده در تولید برق و فولاد است. حدود یک سوم برق جهان از زغال سنگ تامین می شود و بیش از 70 درصد تولید فولاد با روش کوره بلند انجام می شود که به این ماده وابسته است. در صنعت سیمان نیز سوخت های فسیلی سنگین مانند زغال سنگ و نفت کک جایگاه اصلی دارند.
چین با حدود 4 میلیارد تن تولید سالانه، بزرگ ترین تولیدکننده و مصرف کننده زغال سنگ است و پس از آن هند، اندونزی و آمریکا قرار دارند. اندونزی، استرالیا و روسیه از بزرگ ترین صادرکنندگان بوده و چین، هند و ژاپن در صدر واردکنندگان قرار دارند. این داده ها نشان می دهد مصرف جهانی زغال سنگ حداقل تا میانه قرن کاهش معناداری نخواهد داشت و تقاضا به دلیل رشد اقتصادهای آسیایی بالا می ماند.
نقش ایران در بازار زغال سنگ
بر اساس داده های وزارت صنعت، ایران دارای 14 میلیارد تن ذخایر زمین شناسی و بیش از 1.2 میلیارد تن ذخایر قطعی است و بزرگ ترین دارنده ذخایر زغال سنگ در خاورمیانه محسوب می شود. با این حال میزان تولید سالانه حدود 3 میلیون تن زغال سنگ خام و 1.5 میلیون تن کنسانتره است؛ در حالی که نیاز داخلی حدود 2 میلیون تن کنسانتره است. این کمبود از طریق واردات تامین می شود و ماهیت وارداتی صنعت را پررنگ می کند.
عملکرد مالی شرکت های زغال سنگی
بررسی صورت های مالی 10 فصل اخیر از بهار 1402 تا تابستان 1404 نشان می دهد فروش فصلی حدود 1.6 همت بوده اما سودآوری تحت تاثیر نوسان قیمت فروش و بهای تمام شده قرار داشته است. در بسیاری از فصول، بهای تمام شده به فروش نزدیک شده و فشار زیادی بر حاشیه سود وارد کرده است.
میانگین حاشیه سود ناخالص 17.91 درصد، عملیاتی 15 درصد و خالص 13.76 درصد ثبت شده است. این سطح برای صنعت کالایی قابل قبول است اما دامنه نوسان از حدود 36 درصد تا نزدیک 5 درصد نشان می دهد ساختار هزینه ای به شدت نسبت به تغییرات قیمت جهانی حساس است. همچنین سود عملیاتی در فصولی تحت تاثیر سایر درآمدها و هزینه ها دچار نوسان شده و ثبات سودآوری را کاهش داده است.
شکاف ارزش ذاتی و ارزش بازاری
در حالی که بازار جهانی زغال سنگ همچنان در سطح تقاضای پایدار قرار دارد، ارزش بازار صنعت زغال سنگ در بورس تهران کمتر از 10 همت است و این سطح با ارزش دارایی ها و ظرفیت سودآوری صنعت هماهنگ نیست.
مجموع دارایی های شرکت های بورسی این صنعت تا تابستان 1404 حدود 9 همت و حقوق صاحبان سهام حدود 3 همت بوده است. نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری به زیر 3 رسیده که برای صنعت دارایی محور و مبتنی بر تجهیزات معدنی، سطح پایینی است. اما بررسی ترازنامه نشان می دهد چرا بازار محتاط است.
نسبت جاری حدود 0.98 و نسبت سریع حدود 0.61 است که نشان می دهد بخش زیادی از سرمایه در گردش در قالب موجودی ها و مطالبات تجاری (بیش از 3.1 همت) قفل شده است. این وضعیت نقدینگی شرکت ها را محدود کرده و فشار تامین مالی کوتاه مدت را افزایش داده است.
از سوی دیگر، مجموع بدهی ها به حدود 6 همت رسیده و نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام را به حدود دو برابر رسانده که ساختار سرمایه را پرریسک می کند. با وجود این، میانگین سود خالص فصلی حدود 230 میلیارد تومان است و بازده دارایی ها را در محدوده 10 درصد و بازده حقوق صاحبان سهام را در حدود 30 درصد قرار می دهد. با این حال بازار این بازده را پایدار نمی داند و تخمین ارزشی محافظه کارانه اعمال می کند.
چالش های ساختاری و مسیر پیش رو
طول دوره وصول مطالبات در 10 فصل گذشته حدود 60 درصد افزایش داشته و از 97.26 روز به 155.75 روز رسیده است؛ نشانه ای از فشار نقدینگی و چرخه سرمایه در گردش کند.
ترکیب دارایی های سنگین و سودآوری نسبی در کنار نقدینگی قفل شده تصویری از صنعتی ارائه می دهد که بدون اصلاحات ساختاری، نمی تواند ارزش ذاتی خود را در بازار سرمایه بازتاب دهد. بهبود مدیریت مطالبات، کاهش وابستگی به بدهی کوتاه مدت، افزایش بهره وری استخراج و فرآوری و کنترل ریسک قیمت از مهم ترین مسیرهای کاهش شکاف ارزش ذاتی و ارزش بازاری است.
صنعت زغال سنگ و واقعیت های اقتصادی ایران
با وجود فشارهای محیط زیستی، حذف زغال سنگ از صنایع فولاد، سیمان و برق در دهه های پیش رو عملا ممکن نیست. برای ایران نیز با توجه به ذخایر قابل توجه، فاصله میان تولید و تقاضای داخلی و روند رو به رشد توسعه زنجیره فولاد، انتظار می رود نقش این صنعت همچنان پررنگ بماند.
اگر شرکت های بورسی بتوانند بر چالش های ساختاری غلبه کنند، این صنعت با وجود سهم کم در بورس، می تواند در دوره های آتی به یکی از بخش های جذاب تر برای سرمایه گذاران میان مدت تبدیل شود.
برچسب ها :زغال سنگ
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.





ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0