چگونه رشد نقدینگی بر جیب مردم اثر میگذارد؟
به گزارش پایگاه خبری سرمایه و بورس، یکی از واژههایی که در سالهای اخیر بارها در تحلیلهای اقتصادی و رسانهها تکرار شده، «رشد نقدینگی» است. اما بسیاری از مردم شاید ندانند این واژه چه مفهومی دارد و چگونه بر زندگی روزمره آنها اثر میگذارد. در سادهترین تعریف، نقدینگی مجموع اسکناسها، سپردههای بانکی و پولهایی است که در دست مردم و فعالان اقتصادی قرار دارد. وقتی این میزان بهصورت کنترلنشده افزایش یابد، قدرت خرید کاهش مییابد، قیمت کالاها بالا میرود و در نهایت، تورم پدید میآید.
نقدینگی چه زمانی خطرناک میشود؟
نقدینگی زمانی خطرناک است که رشد آن از رشد تولید پیشی بگیرد. تصور کنید در یک جامعهای که ظرفیت تولید کالا و خدمات آن ثابت مانده، حجم پول در گردش ناگهان دو برابر شود. در چنین حالتی، بدون آنکه کالا یا خدمتی بیشتر تولید شده باشد، قدرت خرید بیشتر میشود اما عرضه همان است. نتیجه چنین شکافی، گرانی است. مردم برای خرید همان کالاها باید پول بیشتری بپردازند، چرا که پول بیشتری در اختیار دارند اما کالا بیشتر نشده است.
نقش بانکها و بودجه دولت
یکی از دلایل اصلی رشد نقدینگی، خلق پول توسط بانکهاست. وقتی بانکی وام میدهد، درواقع پول جدیدی به اقتصاد تزریق میکند. اگر این پولها صرف فعالیتهای مولد نشود و صرف سوداگری یا بدهیهای دولت شود، فشار تورمی را بالا میبرد. دولت نیز اگر دچار کسری بودجه شود و آن را از طریق استقراض از بانک مرکزی تأمین کند، به نقدینگی دامن زده است. این روند در سالهای اخیر شدت گرفته و نتیجه آن تورم مزمن و کاهش ارزش پول ملی بوده است.
مردم چه کنند؟
دانستن سازوکار نقدینگی کمک میکند تا مردم تصمیمهای اقتصادی بهتری بگیرند. مثلاً بدانند چرا سرمایهگذاری بلندمدت در سپردههای بانکی ممکن است نتواند ارزش پول آنها را حفظ کند یا چرا بازارهایی مثل مسکن و طلا در شرایط تورمی رشد میکنند. این درک، امکان برنامهریزی مالی بهتر و انتخاب مسیرهای سرمایهگذاری مناسبتر را فراهم میسازد.
نقش رسانه در آگاهسازی عمومی
یکی از وظایف ما بهعنوان رسانهای فعال در حوزه اقتصاد، بالا بردن سواد مالی و اقتصادی مردم است. ما تلاش میکنیم مفاهیمی مانند تورم، نقدینگی، کسری بودجه، بهره بانکی و… را به زبان ساده برای مخاطبان تبیین کنیم. زیرا معتقدیم آگاهی عمومی در حوزه اقتصاد، نهتنها به بهبود تصمیمگیریهای فردی کمک میکند، بلکه در بلندمدت میتواند فشار اجتماعی برای اصلاحات ساختاری اقتصادی را نیز افزایش دهد.