چرا رشد اقتصادی دردی از بورس دوا نمیکند؟
به گزارش پایگاه خبری سرمایه و بورس، با وجود اعلام رشد اقتصادی ۲.۱ درصدی بدون نفت در سال گذشته از سوی مرکز آمار، بازار سهام همچنان با بازدهی منفی مواجه است و این موضوع پرسشهایی جدی در میان فعالان بورس ایجاد کرده است. تناقض آشکار میان رشد حقیقی اقتصاد و عملکرد منفی شاخص کل بورس برای چهارمین سال متوالی، گویای شکاف عمیقی میان اقتصاد کلان و وضعیت بازار سرمایه است؛ شکافی که ریشه در ساختار، سیاستگذاری و ترکیب ناموزون رشد اقتصادی دارد.
سهم اندک صنایع بورسی از رشد اقتصادی
نخستین عامل واگرایی بازار سهام از رشد اقتصادی، وابستگی بالای تولید ناخالص داخلی به درآمدهای نفتی است. در حالی که بورس تهران عمدتا میزبان شرکتهایی با فعالیتهای غیرنفتی است، نقش نفت در رشد اقتصادی کشور باعث میشود ارتباط مستقیمی میان عملکرد اقتصادی کلان و رونق بازار سهام برقرار نباشد.
افت رفاه و کاهش مصرف؛ زنگ خطر برای صنایع ریالی
دادههای مرکز آمار نشان میدهد در حالی که رشد اقتصادی مثبت گزارش شده، مصرف نهایی خصوصی ۰.۱ درصد کاهش یافته است. این کاهش، از تضعیف جدی قدرت خرید خانوارها حکایت دارد؛ موضوعی که مستقیماً بر عملکرد شرکتهای بورسی با ماهیت ریالی اثر منفی گذاشته است. این صنایع عمدتاً به سطح تقاضای داخلی وابستهاند و با افت رفاه عمومی، امکان رشد و سودآوری برای آنها دشوارتر شده است.
سیاستهای دولتی؛ مداخله به جای حمایت
دولت طی سالهای گذشته با اعمال نرخگذاری دستوری بر خوراک پتروشیمیها، انرژی و کاهش یارانهها، فشار مضاعفی بر صنایع بزرگ وارد کرده است. این تصمیمات نهتنها هزینههای تولید را بالا برده بلکه باعث شده سرمایهگذاران اعتماد خود را به ثبات در سیاستهای اقتصادی از دست بدهند. دخالتهای مکرر دولتی در بازار سهام نیز مانع شکلگیری انتظارات پایدار و افقهای روشن سرمایهگذاری شده است.
نسبت وارن بافت و سیگنالهای نگرانکننده
بررسی نسبت ارزش بازار شرکتهای بورسی به تولید ناخالص داخلی در بازه ۱۴ ساله اخیر نشان میدهد که این نسبت تقریباً بدون تغییر باقی مانده و نشانهای از توسعه بورس همپای اقتصاد کلان دیده نمیشود. این وضعیت حاکی از آن است که بورس تهران نه تنها بازتابدهنده رشد اقتصادی نیست بلکه حتی نتوانسته نقش مؤثر خود را به عنوان ابزاری برای تامین مالی ایفا کند.
سرمایهگذاری هوشمند در بورس؛ چگونه جریان پول را دنبال کنیم؟
مهم ترین گزارشهای کدال امروز 18 خرداد
تورم، نرخ ارز و بازدهی بورس
در دهه ۹۰ شمسی، رشد نرخ ارز و تورم بالا عمدتاً باعث جهش شاخص بورس میشد، اما در سالهای اخیر اثرگذاری این متغیرهای اسمی کاهش یافته است. با سرایت مستقیم تورم به هزینههای تولید و کاهش تقاضای موثر، رشد نرخ ارز نیز دیگر مزیت رقابتی ایجاد نمیکند. این شرایط سبب شده تا بورس از ایفای نقش خود بهعنوان سپری در برابر کاهش ارزش پول ملی باز بماند.
کاهش قدرت خرید، تهدیدی برای صنایع کوچک
با وجود سهم بالای مصرف خانوار در تولید ناخالص داخلی، تداوم افت قدرت خرید موجب شده تقاضا برای کالاها و خدمات تولیدی شرکتهای کوچک بورسی با چالش جدی مواجه شود. این در حالی است که فشار تورمی از سوی نهادهها و نرخ ارز، هزینههای این صنایع را نیز افزایش داده و حاشیه سود آنها را فشرده کرده است.
افزایش نقش انتظارات سیاسی در بورس
در نهایت باید گفت که با کمرنگشدن اثرگذاری متغیرهای اقتصادی بر بازار سرمایه، اکنون انتظارات نسبت به مذاکرات خارجی و فضای سیاسی به عامل اصلی جهتدهی به رفتار سرمایهگذاران بدل شده است. همین موضوع نیز سبب افزایش نااطمینانی در بازار شده و نگاه بلندمدت را از بورس زدوده است.
در مجموع، شکاف موجود میان رشد اقتصادی و عملکرد بازار سهام در ایران، بیش از آنکه ناشی از ضعف بنیادی بورس باشد، ریشه در ساختار نفتمحور اقتصاد، افت رفاه عمومی و سیاستگذاریهای غیرشفاف دارد. اصلاح این روند، مستلزم بازنگری جدی در نگاه دولت به بورس، توسعه سرمایهگذاری در صنایع مولد و بهبود فضای کسبوکار است؛ امری که بدون اراده سیاسی و اقتصادی روشن، دور از دسترس خواهد بود.